...
رابطه قشنگی داریم... من و محمدحسینی که نمی شود نگاه کرد توی سیاهی چشمانش!!!
عمه ایم و برادر زاده! من عمه، فقط کافیست چند ثانیه زل بزنم توی چشمان سیاه برادر زاده ام.... هزار جور حس آشنا که بارها تجربه اش کرده ام تکرار می شود .... و عجیب نیست اگر باران ببارد!!!
و باز هم عجیب نیست که یاد زینب (س) بیفتم و برادر زاده اش..........
ما داشتن محمد حسین را مدیون برادر زاده زینبیم...... مدیون همان طفل 6 ماهه........!!!
********************* ضمیمه:
* کرب و بلا ..... ای کاش من مسافرت بودم...........
چه ساختن هایی که مرا سوخت و چه سوختن هایی که مرا ساخت.... الهی! مرا فهمی عطا کن، که از مقصد سوختنم ، ساختنی آباد از من به جا ماند....
* خدایا شکرت....
* ذکر 14 صلوات نذر تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان (عج) ، بسم الله
+ نوشته شده در جمعه ۶ مرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:10 توسط نسرین
|
شهدا خودشان متحول شدند و در ارواح جوانان ما و مردم ما تحول آفریدند. جوان های امروز، نه امام را که مظهر قداست و شرف و نمونه ی برترین اولیاء بعد از معصومین بوده دیده اند؛ نه دوران جنگ را تجربه کرده اند، نه سختی های قبل از دوران انقلاب را دیده اند؛ اما همین جوان های امروزبا روحیه ی آماده و قوی، با ذهن روشن و عزم راسخ ایستاده اند. این بر اثر چیست؟ این همان تزریق خون است که شهیدان ما به این انقلاب انجام داده اند، شهیدان، ما را زنده کردند.