در محضر هادی امت
در کتاب "کشف الغمه" آمده است که: فتح بن یزید گرگانی گوید: هنگامی که از مکه به سوی خراسان می رفتم، در راه با امام هادی (ع) همسفر شدم، آن حضرت نیز عازم عراق بود، شنیدم که حضرت می فرمود: "هرکس از خدا بترسد، دیگران از او خواهند ترسید و هرکه از خدا اطاعت نماید، دیگران از او اطاعت خواهند کرد."
از این کلام حضرت خوشم آمد، به حضورش شتافتم و سلام کردم. آن حضرت پاسخ سلام مرا داد و اجازه داد در محضرش بنشینم. وقتی نشستم، نخستین سخنی که ایراد نمود این بود که: ای فتح! هرکس فرمانبر آفریدگار باشد، از خشم بندگان مخلوق نمی هراسد و هر کس خداوند آفریدگار را به خشم آورد، پس به یقین بداند که روزی گرفتار خشم بندگان مخلوق خواهد شد. به راستی که آفریدگار جز به آنچه خویشتن را وصف کرده نمی توان توصیف کرد. چگونه توصیف می شود آفریدگاری که حواس از درک او، اوهام از رسیدن به او، اندیشه ها از حد و وصف او و دیدگان از احاطه به او ناتوان هستند.
او از وصف توصیف کنندگان فراتر، از ستایش ستایشگران والاتر است، در عین نزدیکی دور و در عین دور بودن نزدیک است، پس او در نزدیک بودنش دور و در دوری اش نزدیک است. او چگونگی را بوحود آورده و نمی توان گفت چگونه است؟ مکان را آفریده و ایجاد نموده و نمی توان گفت کجاست؟ چرا که او منزه است از اینکه دارای چگونگی و مکان باشد. او، یگانه، یکتا و بی نیاز از همه چیز است، نه فرزندی دارد و نه زاییده شده و نه همتایی دارد، پس جلال و عظمت او والاست.
آری، خدا را نمی توان وصف کرد، بلکه به کنه و حقیقت حضرت محمد(ص) نیز نمی توان راه یافت و وصف کرد، زیرا خداوند جلیل، نام آن حضرت را با نام مبارک خویش قرین و او را در عطا و بخشندگی خود شریک کرده و پاداش کسی را که از او فرمان برد، همانند پاداش مطیع خود قرار داده، آنجا که می فرماید: "و انان انتقام نگیرند جز ان هنگام که خداوند و رسول او آنان را در فضل خویش بی نیاز ساختند" {توبه/74} و در جای دیگر به نقل از سخن افرادی را که از فرمان او سرباز زدند و میان طبقات آتش و پوشش های قطران مورد شکنجه و عذابند، می گویند: "ای کاش خدا و پیامبر را اطاعت کرده بودیم" {احزاب/66} ای فتح! همان گونه که خداوند بزرگ، پیامبر، خلیل و فرزندان حضرت زهرای بتول(س) را نمی توان وصف نمود، همانگونه، مومنی را که تسلیم امر ماست، نمی توان وصف کرد.
* ختم 14 صلوات نذر تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) ، بسم الله
شهدا خودشان متحول شدند و در ارواح جوانان ما و مردم ما تحول آفریدند. جوان های امروز، نه امام را که مظهر قداست و شرف و نمونه ی برترین اولیاء بعد از معصومین بوده دیده اند؛ نه دوران جنگ را تجربه کرده اند، نه سختی های قبل از دوران انقلاب را دیده اند؛ اما همین جوان های امروزبا روحیه ی آماده و قوی، با ذهن روشن و عزم راسخ ایستاده اند. این بر اثر چیست؟ این همان تزریق خون است که شهیدان ما به این انقلاب انجام داده اند، شهیدان، ما را زنده کردند.